سینماهای تهران

تاریخچه و تصاویر سینماها و محل های نمایش فیلم در تهران

سینماهای تهران

تاریخچه و تصاویر سینماها و محل های نمایش فیلم در تهران

سینما شهناز

سینما شهناز

نام پیشین : هیرمند

آدرس : خیابان انقلاب ( شاهرضا ) ،نبش خیابان نامجو ( گرگان ) و کوچه ی کیهان

مالک : فریور دماوندی (به نقل از کتاب:تاریخ سینمای ایران ،از آغاز تا سال 

1357،نوشته ی مسعود مهرابی،انتشارات فیلم،چاپ پنجم،زمستان 1368،صفحه ی 490)

ظرفیت : 700 نفر

ناصر مجد بیگدلی از سال 1330 این سینما را اجاره کرده بود .

در سال 1361 تعطیل شد . این سینما تخریب شده است .


فریور دماوندی به روایت ایوب شهبازی :

از کتاب حکایت مردان خاکستری سینما ،نوشته ی ایوب شهبازی ،چاپ اول ،انتشارات روزنه کار ،صفحه ی 232

... سال 1360 مجلس بزرگداشتی از طرف سینما داران برای زنده یادان طالقانی ( سینما تمدن ) و دماوندی ( مالک سینما شهناز نبش خیابان گرگان ) ،در سینما ریولی ( صحرا ) برگزار شد . زمانی که مرحوم طالقانی و دماوندی برای صحبت کردن ،روی صحنه رفتند ،دیگر سینما داران حاضر در سالن ،با ابراز  احساسات بی نظیری از آن ها خواستند که اگر خاطره جالبی از آن روزها و افتتاح سینما دارند ،بگویند ...

گزارش خبرنگار مجله ی گزارش فیلم از سینما شهناز در سال 1377

...در خیابان انقلاب به سمت میدان امام حسین،درست نبش خیابان گرگان،ساختمان مخروبه ای است که نمای بیرونی اش را رنگ زده اند.اما سفیدی بیرون نمی تواند سیاهی درون را بپوشاند.صندلی های شکسته سالن انتظار،نمود ویرانی کل سینماست.سینما گرگان حدود سال 1361 تعطیل شده و صاحب آن آقایی به نام آقای دماوندی چند ماه پیش فوت کرد...

گزارش زهرا امینی ادیب،خبرنگار مجله گزارش فیلم از وضعیت سینما شهناز در سال 1377

گزارش فیلم،شماره ی 111،صفحه ی 19

خاطره ی آقای سعید مسعودیان،از خوانندگان این وبلاگ راجع به سینما شهناز

"سیزده سالم بود و به کلاس اول دبیرستان معرفت واقع در خیابان شاهرضا،روبروی سینما شهناز که به نمایش فیلمهای فقط هندی

معروف بود،می رفتم.می گفتند که صاحب سینما هم که مردی فربه،با موهای خاکستری بود هم هندی است که البته دروغ بود.اگر چه

چنین شایعه ایی این توهم را در شخص ایجاد می کرد که صاحب سینما می تواند هندی باشد.اما آنچه که راست بود این بود که صاحب

سینما علاقه ی وافری به فیلمهای هندی داشت و یک فیلم را چند سالی نمایش می داد.خب سینما مشتری های زیادی نداشت و به خاطر

کسادی کار،بیرون سینما بلندگویی نصب شده بود که صدای فیلم داخل سالون را در خیابان برای مردم و ترغیب آن ها به دیدن فیلم

پخش می کرد.خود صاحب سینما در گیشه ی سینما بلیط را می فروخت و بعد با ورود مشتری به داخل سینما ،چراغ قوه ی خود را روشن 

کرده و تماشاگر را به نزدیکترین صندلی رسانده و خود به گیشه باز می گشت.هر فیلم یک تا دو سال روی پرده ی این سینما بود تا این

که صدای یکی از هنرپیشه های فیلم از زدن و رقصیدن هر روزه در بیاید و آن گاه فیلم عوض می شد."

خاطره ی آقای سعید مسعودیان ،از خوانندگان این وبلاگ ،که آن را در تاریخ سه شنبه 21 آذر 1396،برای اینجانب ارسال کرده اند.

با تشکر از ایشان.


یک آمار جالب از میزان فروش و تعداد تماشاگر سینما شهناز در سال 1355

میزان فروش:1125000 ریال 

تعداد تماشاگر:45000 نفر

از کتاب:اسنادی از موسیقی،تئاتر و سینما در ایران(1357-1300 ه.ش)،جلد سوم،

صفحه های 1386و1387،انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،1379


سینما شهناز ،در کتاب تاریخ سینمای ایران

...نمایش دهکده ء طلایی از چهاردهم بهمن [1343] در گروه تازه تاسیس محمد کریم ارباب(سینماهای ونوس،فردوسی،ژاله،المپیا،

ستاره،شهناز،ماندانا،پرسپولیس و آریا) موفقیتی به دست نمی آورد...

به نقل از کتاب :تاریخ سینمای ایران 1357-1279،نوشته ی جمال امید،چاپ اول،بهار 1374،

انتشارات روزنه،صفحه ی 363



نظرات 1 + ارسال نظر
سعید سه‌شنبه 21 آذر 1396 ساعت 15:08

سلام و تشکر برای پستهای شما در ارتباط با آنچه که بود و دیگر نیست . به پست شما در ارتباط با سینما شهناز بر خوردم و از آنجا که خود در آن نزدیکی به مدرسه می رفته ام، فکر کردم که یک کپی از سری یادداشتهای خودم در ارتباط با سینما که من نیز علاقه وافری به آن دارم برای شما بفرستم. این نوشته با کمی طنز همراه است و جزیی از نوشته های مرا می سازد.

مدرسه با چاشنی فیلم هندی در پس زمینه
(سینما شهناز)

"سیزده سالم بود و به کلاس اول دبیرستان معرفت واقع در خیابان شاهرضا، روبروی سینما شهناز که به نمایش فیلمهای فقط هندی معروف بود، می رفتم. می گفتند که صاحب سینما هم که مردی فربه با موهای خاکستری هندی است که البته دروغ بود. اگر چه چنین شایعه ایی این توهم را در شخص ایجاد میکرد که صاحب سینما می تواند هندی باشد. اما آنچه که راست بود این بود که صاحب سینما علاقه وافری به فیلمهای هندی داشت و یک فیلم را چند سالی نمایش میداد. خُب سینما مشتری های زیادی نداشت و بخاطر کسادی کار، بیرون سینما بلند گوئی نصب شده بود که صدای فیلم داخل سالون را در خیابان برای مردم و ترغیب آنها به دیدن فیلم پخش می کرد. خود صاحب سینما درگیشه سینما بلیط را می فروخت و بعد با ورود مشتری به داخل سینما، چراغ قوه خود را روشن کرده و تماشاگر را به نزدیکترین صندلی رسانده و خود به گیشه باز می گشت. هر فیلم یک تا دو سال روی پرده این سینما بود تا اینکه صدای یکی از هنرپیشه های فیلم از زدن و رقصیدن هر روزه در بیاید و آنگاه فیلم عوض میشد"

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد